مهارتهایی که کودکان باید بیاموزند
در دنیای امروز که فرزند سالاری در خانواده ها حکم فرماست، و فرزند از پدر و مادر خود می خواهد که همه کارهایش را انجام دهد،(مثلا برایش آب بیاورد، اتاقش را منظم کند)، دغدغه بسیاری از والدین این است که چگونه مهارت های لازم را به فرزندشان آموزش دهند.
پدر و مادرهای بسیاری ممکن است دچار این باور غلط باشند که دوران کودکی زمان تفریح و بچگی کردن است و هیچ وظیفه و مسئولیتی به عهدهی فرزندان نیست، اما وقتی بچهها بزرگ میشوند و به بلوغ میرسند، این حقیقت آشکار میشود که غفلت از آموزشهای اساسی و مهم در دوران کودکی اشتباه بزرگی بوده است، زیرا پیشزمینهی آمادگی فرزندان برای ورود به دنیای بیرون از خانواده است.
والدین باید بدانند که یادگیری همیشه به این معنا نیست که مطالب علمی و تاریخی را به فرزندشان آموزش دهند،آموزش مهارتهای لازم برای ادامه زندگی هم از موارد مهمی است که خانواده ها نباید به آن بی توجه باشند.آنها باید در کنار آموزش های درسی،مهارتهای زندگی را هم به فرزندان خود آموزش دهند.آنها باید تصور کنند روزی که فرزندشان به تنهایی به بیرون از منزل رفت، می تواند با دیگران به خوبی تعامل داشته باشد، یا اگر پولی در دست دارد، استفاده مناسب می تواند از آن داشته باشد و....البته والدین باید با توجه به سن فرزند خود این آموزش ها را به آنها دهند.
در این مطلب می خواهیم برخی از این مهارتها که برای زندگی آینده کودکان مفید می باشد را بیان کنیم:
والدین باید بدانند که یادگیری همیشه به این معنا نیست که مطالب علمی و تاریخی را به فرزندشان آموزش دهند،آموزش مهارتهای لازم برای ادامه زندگی هم از موارد مهمی است که خانواده ها نباید به آن بی توجه باشند.آنها باید در کنار آموزش های درسی،مهارتهای زندگی را هم به فرزندان خود آموزش دهند.
والدین باید برای کودکان نوپا این مهارتها را آموزش دهند:
قراردادن لباسهای کثیف در سبد مخصوص
والدین باید به کودک نوپای خود آموزش دهند که لباس های کثیف خود را در سبد مخصوص این لباس ها قرار دهد.آنها می توانند با قرار دادن سبد مخصوص در اتاق فرزند خود ، این انگیزه را در او ایجاد کنند که لباسهای کثیفش را در سبد بیندازد.
قرار دادن اسباب بازی در سطلی مخصوص
والدین باید منظم و مرتب بودن را هم به فرزند خود آموزش دهند. بچه ها دوست دارند، اسباب بازی خود را داخل سبد بریزند و آن را خالی کنند .والدین باید ازفرزند خود بخواهند که بعد از بازی با وسایل خود آنها را در سطل مخصوص اسباب بازی قرار دهند و به او آفرین بگویند.لباس پوشیدن
یکی دیگر از آموزش های مهم برای زندگی، لباس پوشیدن است. بچه ها باید لباس پوشیدن را تمرین کنند و اگر کودک لباس خود را هماهمنگ نپوشید از او عیب نگیرید ،چون در گذر زمان آنها به خوبی لباس پوشیدن را یاد می گیرند.نحوه غذا خوردن و استفاده از بشقاب و قاشق
یکی دیگر از آموزش هایی که والدین باید به کودک نوپای خود دهند، نحوه غذا خوردن و استفاده از ابزارهای آشپزخانه است.آنها باید استفاده از قاشق، چنگال و حتی کار با کارد کرهخوری را از سن پایین به بچهها یاد بدهند.نه گفتن به شوخیهایی مثل قلقلکدادن،بوس و بغل
قلقلک برای کودک لذتبخش است تا وقتی که خود کودک بخواهد. بهمحض اینکه کودک بگوید بس است، قلقلک باید متوقف شود. این حق آنهاست که درباره اینکه چهکسی آنها را لمس میکند، تصمیم بگیرند. این مسئله نباید موضوعی غیرعادی باشد، بلکه باید امری طبیعی به نظر برسد. والدین باید به کودک خود آموزش دهند که از بدن خود محافظت کنند و باید بداند که صاحب تمام بدن خود است و کسی حق ندارد بدون رضایت او و والدیناش، بدن او را لمس کند.همچنین آنها باید به کودک خود آموزش دهند که به بوس و بغل نه بگویند. اینجا هم حق کودک است که اجازه ندهد او را بغل کنند یا ببوسند. او هم مجبور نیست دیگران را ببوسد یا بغل کند. پدر و مادر باید این موضوع را از سن کم به بچهها گوشزد کنند.
بیان احساسات
والدین همانطور که نحوه غذا خوردن و قاشق به دست گرفتن را به کودک آموزش می دهند، باید به او بیاموزند وقتی که کسی آنها را ناراحت می کند و یا آنها ناراحت و غمگین هستند، احساساتشان را با آنها در میان بگذارند.خوب است که مادر از همان سنین پایین ،نحوه استفاده از ماشین لباس شویی و پهن کردن لباس ها، تا کردن و جمع کردن آنها را به فرزند خود آموزش دهند. مثلا زمانی که خود می خواهد این کار را انجام دهد، از فرزند بخواهد که به او کمک کند.
استقلال در حرف زدن
والدین باید کودک خود را تشویق کنند، درباره موضوعاتی که به او مربوط است، حرف بزند و خجالت نکشد،مثلا زمانی که کسی اسم و یا سن او را می پرسد،بدون خجالت پاسخ دهد.کودک از اینکه بداند می تواند نظرش را بیان کند، سودمند است.در کنار این موارد ،والدین باید به کودک خود آموزش دهند زمانی که سلاح هایی مانند تفنگ یا چاقو دیدند ،هرگز به آنها دست نزنند و به بزرگترها خبر دهند.
همچنین به آنها آموزش دهند که چگونه دستهایشان را بشویند.
بچه های دبستانی
زمانی که کودک بزرگتر می شود، آموزش های او بیشتر می شود. در ادامه برخی از آموزش هایی که که کودک در دوران دبستان باید ببیند را بیان می کنیم:
لباس شویی
خوب است که مادر از همان سنین پایین ،نحوه استفاده از ماشین لباس شویی و پهن کردن لباس ها، تا کردن و جمع کردن آنها را به فرزند خود آموزش دهند. مثلا زمانی که خود می خواهد این کار را انجام دهد، از فرزند بخواهد که به او کمک کند.واکنش در وضعیت اضطراری
آیا فرزند دبستانی شما میداند هنگام وقوع آتشسوزی یا وضعیت اضطراری پزشکی چه باید بکند؟ والدین باید شمارههای اضطراری و چگونگی صحبتکردن با فرد پاسخگو را با بچهها تمرین کنند، تا در زمانی که در شرایط اضطراری قرار گرفتند،بتوانند به آتش نشانی و یا اورژانس تماس بگیرند.حفظ کردن شماره های نزدیکان
هر چند امروزه خیلی نیاز به حفظ کردن شماره های تلفن نیست، ولی بهتر است والدین به کودک خود شماره تماس های خود را بیاموزند ،تا در مواقعی پیش هم نیستند،با آنها تماس بگیرند.با کودکان خبر چین چگونه رفتار کنیم؟اسباب بازی های مناسب کودکان را بشناسیداوریگامی چه فوایدی برای کودکان دارد؟
دفاع از خود
والدین باید به کودک دفاع کردن را بیاموزند. آموزش این مسئله که اختیار بدن کودک در دست خود اوست، از سن پایینتر شروع میشود. اما شروع دوران مدرسه زمان مناسبی است برای یادآوری این که هر زمان کودک احساس ناراحتی کرد، باید قاطعانه بگوید نه! برای چنین واکنشی هم لازم نیست به کسی حساب پس بدهد.همچنین اگر نمیخواهد کسی لمسش کند، همراه غریبهای برود، کاری را انجام دهد که دوستش میگوید یا در هر موقعیت دشوار دیگری، فقط کافی است مخالفت خود را نشان دهند. والدین باید با فرزندشان حرف بزنند و برایش توضیح دهند که قرار نیست چون فردی در دسته آدمبزرگها یا دوستان قرار میگیرد، باید هرچه او میگوید، انجام بدهد. اطمینان دهند که نه گفتن حق طبیعی اوست و آنها از او حمایت میکنند.دانستن اینکه چه زمانی باید عذرخواهی کنیم، برای هرکسی دشوار است. چیزی که بیشترین تأثیر را در آموزش این مسئله دارد، الگوسازی درست است. پس والدین بهعنوان فرد بزرگتر و الگوی فرزند هر زمان اشتباه کردند، عذرخواهی کنند،تا کودک آنها هم یاد بگیرد در زمان اشتباه، غذرخواهی کند.
بچه های متوسطه
همانطور که گفتیم فرزند هرچه بزرگتر شود، مسئولیت هایش هم بیشتر می شود. اطرافیان از او انتظارات بیشتری دارند، از این رو والدین باید مهارتهای بیشتری را آموزش دهند.
شناسایی احساسات
والدین باید با بچهها درباره احساساتشان صحبت کنند. این مهارت در زندگی، حیاتی است. ناتوانی در شناخت احساسات باعث میشود تا فرد تبدیل به آدمی شود که ناآگاه از احساسی که دارد، خودش را در چیپس و پفک غرق کند.عذرخواهیکردن
دانستن اینکه چه زمانی باید عذرخواهی کنیم، برای هرکسی دشوار است. چیزی که بیشترین تأثیر را در آموزش این مسئله دارد، الگوسازی درست است. پس والدین بهعنوان فرد بزرگتر و الگوی فرزند هر زمان اشتباه کردند، عذرخواهی کنند،تا کودک آنها هم یاد بگیرد در زمان اشتباه، غذرخواهی کند.احساس امنیت
والدین باید به فرزند خود بیاموزند که هر انسانی حق و حقوقی دارد؛ از جمله حق نفس کشیدن، حق زنده ماندن و بسیاری حقوق دیگر. کودک باید بداند که حق امن ماندن و امنیت داشتن جزو حقوق طبیعی اوست و دیگران وظیفه دارند این حق او را به رسمیت بشناسند و رعایت کنند.شناخت تفاوتها و احترام به آن
والدین باید با فرزند خود در موقعیت های مختلف درباره تفاوت آدمها صحبت کنند؛ مثلا درباره اینکه برخی از افراد ممکن است از صندلی چرخ دار استفاده کنند و یا برخی از افراد ممکن است در شنوایی مشکل داشته باشند و با توجه به مشکلاتشان با چالش های زیادی روبرو هستند. کودکی که یاد میگیرد تفاوتها را ببیند و به آنها احترام بگذارد، در بزرگسالی به آدمی تبدیل میشود که میداند باید به طرز فکرهای مختلف احترام بگذارد. البته این درسی است که خیلی از بزرگترها هم به آن نیاز دارند.ارتباط با دیگران
یکی دیگر از مهارتهایی که والدین نباید از آن غافل شوند، نحوه ارتباط و تعامل با دیگران است. بچهها روزی بزرگ میشوند و به احتمال زیاد مشغول به کاری میشوند، ازدواج میکنند و با مشکلات و مسائل گوناگونی مواجه میشوند. والدین باید فرزندشان را برای این روزها آماده کنند و به آنها آموزش دهند که این فشارها را تحمل کنند .اگر این کار را کنند، قطعا نتیجه ی خوبی می گیرند.تعاملات و بده بستان هایی که میان خواهر و یا برادر وجود دارد،تمرین خوبی برای رویارویی با مشکلات اجتنابناپذیر زندگی آینده است. بحث و جدل در زندگی خانوادگی طبیعی است. کسب توانایی مخالفت کردن در عین حفظ کنترل خود و احترام طرف مقابل ممکن است سالها زمان ببرد، اما هرگز نباید از تمرین و تلاش برای رسیدن به آن دست بکشید.
آنها باید فرزند را تشویق کنند کارهای مدرسه را با نظم و ترتیب انجام دهند. بهتر است فرزند مسئولیتهای روزانهاش را یادداشت کند، بهویژه اگر تکلیف یا پروژهی بلندمدتی دارد. او باید تکالیفش را بهموقع تحویل بدهد. برای اطمینان از اینکه فرزند به موضوعات مربوط به پروژههای مدرسهاش میپردازد، چگونگی استفادهی او را از اینترنت بررسی کنند.
مدیریت زمان
والدین باید به فرزندشان آموزش دهند زمان را برای خود مدیریت کنند، تا بتوانند به همه امور زندگی خود برسند.آنها باید در بررسی برنامهی روزانه و هفتگی ، به کودک نوپای خود ترتیب زمانی را آموزش دهند. بهتر است برای نمایش برنامهی روزانهی فرزندتان از نقاشی و تصویر استفاده کنند.با بزرگتر شدن فرزند، او باید ساعت زنگدار مخصوص خودش را داشته باشد. این کار مسئولیت را به کودک واگذار میکند و نشان میدهد تقلا برای بیدار شدن موضوعی است بین کودک و ساعتش، نه او و والدینش. آنها باید فرزند را تشویق کنند کارهای مدرسه را با نظم و ترتیب انجام دهند. بهتر است فرزند مسئولیتهای روزانهاش را یادداشت کند، بهویژه اگر تکلیف یا پروژهی بلندمدتی دارد. او باید تکالیفش را بهموقع تحویل بدهد. برای اطمینان از اینکه فرزند به موضوعات مربوط به پروژههای مدرسهاش میپردازد، چگونگی استفادهی او را از اینترنت بررسی کنند.
هر چند وقت باید بررسی کنند که آیا فرزندشان هماهنگ با برنامهی روزانهاش پیش میرود. اگر احساس میکند همیشه عقب است و دچار اضطراب میشود راهی برای آرام کردن او پیدا کنند. مهارت مدیریت زمان یکی از مهارتهای اساسی در دوران بزرگسالی است.
کمک گرفتن از دیگران در برابر باجگیرها
افرادی که از بچهها باجگیری میکنند از لحاظ روانی افرادی ترسو هستند که در برابر جمع هراسان میشوند و پا به فرار میگذارند.والدین باید به کودک خود آموزش دهند که در چنین مواردی از دوستان نزدیک خود کمک بگیرد و حتما مساله را با والدین و بزرگترها در میان بگذارد. البته حتما به کودک بگویند در مواردی که باجگیرها برای او تهدید جانی داشتند مقاومت نکند. چون ممکن است برخی از بچهها ؛از ترس اینکه به خاطر از دست دادن وسایلشان توسط والدین خود تنبیه شوند، به هیچ عنوان تسلیم نشوند و این بسیار خطرناک است.گفتن حقیقت
والدین اگر با فرزند خود مرتب صحبت کنند و همیشه به او یادآور شوند که پشتیبان همیشگی او در زندگی هستند، کودک هم یاد میگیرد مشکلات و رازهای خود را با آنها در میان بگذارد و از آنها کمک بگیرد.مدیریت پول
والدین باید به فرزندان شان اجازه دهندکه آنها تصمیمهای مالی بگیرند. در واقع آنها با اشتباههای کوچک در موقعیتهای کنترلشده، چیزهای زیادی یاد میگیرند. فرزندان باید بدانند چه وقت و چگونه پولشان را خرج کنند. والدین باید شرایط و قوانین را برای آنها مشخص کنند. مثلا اگر به آنها پولِ توجیبی هفتگی میدهند، باید بدانند این پول برای تمام هفته است و تا هفتهی آینده پرداخت دیگری وجود نخواهد داشت، حتی اگر پولشان زودتر از موعد تمام شود.آنها باید فرزندشان را به پس انداز کردن، تشویق کنند تا در زمانی که خواستند وسیله ای برای خود بخرند و یا با دوستانشان به اردو روند، از پول پس انداز شده ی خود خرج کنند. همچنین به آنها بیاموزند که پولهای دریافتیشان را برای هزینه در موارد گوناگون تقسیمبندی کنند.مثلا مقداری از پول برای خرید کفش،مقداری از پول برای هزینه کلاس و مقداری از آن را پس انداز کنند.
آنها باید فرزندشان را به پس انداز کردن، تشویق کنند تا در زمانی که خواستند وسیله ای برای خود بخرند و یا با دوستانشان به اردو روند، از پول پس انداز شده ی خود خرج کنند. همچنین به آنها بیاموزند که پولهای دریافتیشان را برای هزینه در موارد گوناگون تقسیمبندی کنند.مثلا مقداری از پول برای خرید کفش،مقداری از پول برای هزینه کلاس و مقداری از آن را پس انداز کنند.
راز دار نبودن
بعضی از برنامههای تلویزیونی بچهها یا حتی خود والدین، کودکان را به رازدار بودن تشویق میکنند و به کودکان میآموزند این رازداری باعث اعتماد دیگران به آنها میشود اما باید به فرزندان خود تاکید کنید که هیچ رازی نباید بین آنها و افراد بزرگتر دور از چشم والدین وجود داشته باشد؛ چون اکثر افرادی که کودک آزاری میکنند، به کودک میگویند بوسیدن یا تماس بدنی بین ما، رازی است که غیر از ما دو نفر کسی نباید آن را بفهمد.صحبت نکردن با غریبهها
والدین باید به کودک خود آموزش دهند که هیچگاه نباید با افراد غریبه صبحت کند یا هدیهای از آنها دریافت کند حتی یک شکلات یا آدامس. البته به کودک خود آموزش دهند که گاهی استثناهایی هم وجود دارد. مثلا اگر در خیابان گم شد، باید پیش پلیس برود و از آنها کمک بخواهد.نظم و ترتیب
در خانه ای که کودک باشد، خرده ریزها و وسایل بازی فراوانی هم وجود دارد. والدین برای اجتناب از شلوغی، مرتب و دستهبندی کردن اسباب و لوازم بچهها را به خودشان بسپارند و آنها را تشویق کنند تا اسباببازیهای قدیمیشان را به دیگران ببخشند. برای نگه داشتن یا دور انداختن لوازم گوناگون با هم تصمیم بگیرند. برای هر یک از فرزندانشان جعبه یا صندوقچهای مخصوص برای کارهای دستی و هنریاش در نظر بگیرند.تعمیر و نگهداری
زمانی که والدین دیدند، فرزندشان از عهده ی نگهداری وسایل خود برمی آید، نوبت به کمک کردن در مراقب و نگهداری از چیزهای بزرگتر و مهمتر میرسد که به رسیدگی منظم نیاز دارند. بچهها با انجام کارهای خانه و به عهده گرفتن مسئولیت رسیدگی به برخی ماشینآلات و ابزارها، اتکای بیشتری به خود پیدا میکنند.کودکان از اینکه پدرشان را در فروشگاه ابزار فروشی همراهی کنند لذت می برند،فقط باید والدین نکاتی را در نظر داشته باشند. آنها نباید بر فرزند خود سخت بگیرند. ممکن است اشیاء بشکنند یا خراب شوند. شاید تمیز کردن آشپزخانهی آبگرفته برای آنها کار خوشایندی نباشد، اما فرصت مناسبی برای آموزش کار تیمی به کودکان است.
همچنین پدر و مادر باید خودشان مشتاق یادگیری باشند. وقتی کودکان اشتیاق آنها را برای آزمودن و انجام کارهای جدید مثل بتونهکاری و نقاشی دیوار ورآمدهی آشپزخانه میبینند، متوجه می شوند که میتوانند مهارتهای جدیدی را یاد بگیرند، حتی اگر آن مهارتها فراتر از دامنهی دانش و توانایی آنها باشد.
با روی خوش از فرزندتان کمک بگیرید. اگر کارهایتان زیاد است و نمی توانید به تنهایی کارتان را انجام دهید؛ میتوانید از این فرصت برای آموزش فرزندانتان استفاده کنید و از آنها بخواهید به شما کمک کنند تا طعم همکاری و لذت موفقیت گروهی را بچشند.
گرفتن تصمیمهای درست به درک و بصیرت نیاز دارد.آنها باید از از فرزندان شان بخواهند اهداف بزرگ و مهم زندگیشان را طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده بنویسند، دربارهی آنها و عوامل مؤثر در گرفتن تصمیمهای مهم در مسیر رسیدن به این اهداف صحبت کنند.
کنار آمدن با باخت
طبیعی است که والدین نمیخواهند فرزندشان بازنده باشد اما کنار آمدن با باخت یکی از اساسیترین مهارتهایی است که والدین باید به کودکان خود آموزش دهند. بنابراین برای بچههای کوچکتر زیر 8 سال بهتر است والدین بارها و بارها در بازیها ببازند. بهتر است پس از هر باخت بگویند: «یکبار دیگر من باختم، بیا دوباره بازی کنیم». کم کم طوری بازی کنید که برنده شوید آن گاه بگویید «این بار من بردم اما تو خیلی تلاش کردی» اگر ناراحتی عمیقی از خود بروز داد توضیح دهید که هیچ کس دوست ندارد، ببازد اما باخت بخشی از بازی است و کسی میبازد که تلاش کمتری کند. از 5 سالگی به بعد نباید بگذارید همیشه برنده شود زیرا این سن بهترین سن برای تجربه کردن شکست و باخت است حتی اگر به مرافعه و جنجال کشیده شود.
مهارت تصمیمگیری
یکی دیگر از مهارت های مهم که هر پدر و مادری باید آن را به کودک خود آموزش دهند، مهارت تصمیم گیری است. آنها باید به فرزند خود گرفتن تصمیمات صحیح و درست در زندگی را آموزش دهند. گرفتن تصمیمهای درست به درک و بصیرت نیاز دارد.آنها باید از از فرزندان شان بخواهند اهداف بزرگ و مهم زندگیشان را طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده بنویسند، دربارهی آنها و عوامل مؤثر در گرفتن تصمیمهای مهم در مسیر رسیدن به این اهداف صحبت کنند.همچنین در فرصتهای مختلف به آنها نشان دهند که باید به دنبال جمعآوری شواهد و مدارک باشند، همهی جوانب را بررسی و از نتیجهگیری بر پایهی اطلاعات ناکافی اجتناب کنند. اگر کودک باید بین فوتبال و کلاس شنا یکی را انتخاب کند برای کمک به او با کمک یکدیگر فهرستی از امتیازها و عیبهای هر یک تهیه کنند.